تاثیر برندسازی شخصی سیاستمداران بر قصد شهروندان تهرانی به رأی دهی در انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب بازاریابی سیاسی (مورد مطالعه : جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی)

نوع مقاله : مقاله علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

2 استادیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

3 استادیار گروه مدیریتMBA، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

چکیده

بازاریابی سیاسی در دهه‌های اخیر به‌عنوان ابزار تحقق پیروزی در انتخابات کاربردی دوچندان یافته است؛ به‌گونه‌ای که پیروزی جریان‌های سیاسی در انتخابات تا حد زیادی به استفاده مؤثر این گروه‌ها از مدل‌های بازاریابی سیاسی برمی‌گردد. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تأثیر برندسازی شخصی سیاستمداران بر قصد شهروندان به رأی‌دهی در انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب بازاریابی سیاسی می­باشد. ازاین‌رو، داده‌های مربوط به 392 شهروندان تهرانی به روش غیر احتمالی در دسترس مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته است. جهت جمع‌آوری داده‌ها، از پرسشنامه استاندارد که روائی و پایائی آن مورد تأیید قرار گرفته است، استفاده گردید. از تکنیک معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه استفاده شد و نتایج حاصل نشان داده است که برندسازی شخصی با توجه به نگرش شهروندان با ضریب 17 درصد بر قصد رأی دادن آنها تأثیر معنی‌داری دارد. در حالی که برندسازی شخصی با توجه به اعتبار ادراک‌شده از سوی شهروندان با ضریب 58 درصد بر قصد رأی دادن آنها تأثیر معنی‌داری دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

افشانی، فریده (1393). مطالعه برندسازی شخصی سیاسی و چگونگی مدیریت آن در انتخابات. فصلنامه مطالعات انتخابات. 3 (7 و8). 32-5.
حسینی، سیدحمید؛ میرابی، وحیدرضا؛ رنجبر، محمدحسین و حسن‌پور، اسماعیل (1398). طراحی الگوی بازاریابی سیاسی شناختی (عصب پایه). دوفصلنامه علمی دانش سیاسی. 15 (2). 442-417.
حاجی‌پور، بهمن؛ حسینی، سیدمحمود و زارع، ساسان (1395). طراحی الگوی بازاریابی سیاسی در انتخابات محلی. چشم‌انداز مدیریت دولتی. 27 (3). 39-15.
خان ایلچی، محسن میرزا ابوالحسن؛ خرازی محمدی­وندی آذر، رها؛ مجیدی قهرودی، نسیم (1400). الگوی ارزش‌های مؤثر در خلق برند شخصی ـ سیاسی در ایران. فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.33 (1). 31-1.
خیری، بهرام و قلی­پور سنگلجی، پویا (1391). بازاریابی سیاسی. مفهوم. اهداف. ابزارها. راهبرد. 5 (8). 120-99.
دلیری، جواد (1396). بررسی شاخص‌های برندسازی شخصی و سیاسی ترامپ و بازنمایی رسانه‌ای آن با تأکید بر رقابت‌های انتخاباتی 2016 ایالات ‌متحده. فصلنامه رسانه. 28 (2). 51-25.
عابدی ‌اردکانی، محمد و جاوری، علی‌رضا (1396). بازاریابی سیاسی و فرآیند تصمیم‌‌گیری رأی‌دهندگان؛ مطالعه موردی؛ جوانان رأی‌دهنده اصفهانی در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی. فصلنامه علمی  ـ پژوهشی سیاست‌گذاری عمومی. 3 (1). 202-177.
قریشی، سیدیحیی (1399). مدل‌سازی برند شخصی اساتید دانشگاه. رساله‌ی دکترا. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی. دانشکده مدیریت.
کیماسی، مسعود؛ بحری‌نژاد، ریحانه و نصیری، مژگان (1396). بازاریابی سیاسی، چاپ دوم، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران.
نیومن، بروس ای. (1397). انقلاب بازاریابی در سیاست. (مترجمان، شهاب طلایی شکری و مهدی عبدالحمید). تهران: انتشارات بازاریابی. چاپ اول. (نشر اثر اصلی، 2016)
یوسفی‌رامندی (1397). الگوی رفتار رأی‌دهی مردم در انتخابات جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رویکرد بازاریابی سیاسی، دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی دانش سیاسی. 14 (2). 95-63.
Asmarianaki, M. (2017). Investigating The Effect Of Personalized Communication As A Personal Branding Strategy Used By Politicians To Influence Individuals ‘Intention To Vote. ONLINE PERSONAL BRANDING EFFECTS IN POLITICS.
Ahmed, M. A. Lodhi, S. & Mirza Naveed Shahzd (2011). political Brand: trusting a candidate in the age of mistrust, Journal of Business and Retail Management Research (JBRMR) 5 (2). 131-141.
Bhattacherjee, A. & Sanford. C. (2006). Influence processes for information technology acceptance: An elaboration likelihood model. 30 (4). 805-825.
Downer, L. (2013). Political branding in Australia: a conceptual model. 63rd Political Studiesassociation. Annual International conference CARDIFF.
Gefen, D. (2010). E-Commerce: The Role of Familiarity and Trust. Omega 28 (6). 725-737.
Harmes, A. (2016). Political Marketing in Post-Conflict Elections: The Case of Iraq. Journal of Political Marketing. (3). 1-45
Jones, L. W. Sinclair, R. C. & Courneya, K. S. (2003). The effects of source credibility and message framing on exercise intentions, behaviors, and attitudes: an integration of the elaboration likelihood model and prospect theory1. Journal of Applied Social Psychology. 33(1).179-196.
Kruikemeier, S. (2014). How political candidates use Twitter and the impact on votes. Computers in Human Behavior. 34 (150). 131-139.
Kotzaivazoglou, I. (2011). Political marketing in the Greek context: does market orientation exist? International review on public and nonprofit marketing. 8 (1). 41-56.
Pistolas, A. (2009). Political Marketing and Its Impact on Voting Behaviour in Greece: An analysis of the Greek Electorate’s Voting Behaviour. 9 (33). 1-25.
Rampersad, H.K. (2009). Be The CEO of Your Life: The Ultimate Authentic Personal Branding Formula for Standing Out from the Crowd. Global Vision. New Delhi.
Reeves, P. De Chernatony, L. & Carrigan, M. (2006). Building a political brand: Ideology or voter-driven strategy. The Journal of Brand Management. 13 )6). 418-428.
Speed, R. Butler, P. and Collins, N. (2015). Human branding in political marketing: Applying contemporary branding thought to political parties and their leaders. Journal of Political Marketing. 14 (1-2). 129-151.
Tempest, R. (2016). The Charismatic Body Politics of President Putin. Journal of Political Marketing. 15 (2-3). 101-119.
  • تاریخ دریافت: 27 اردیبهشت 1400
  • تاریخ بازنگری: 03 دی 1401
  • تاریخ پذیرش: 27 بهمن 1401